سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منتظر المهدی(علیه السلام)
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 مهر 22 توسط منتظر | نظر

عید سعید غدیرخم

عید اتمام نعمت و اکمال دین مبارک

رسالت ابلاغ غدیر

غدیر یعنی آنها که عقب مانده اند خود را برسانند 

و آنان که جلو رفته اند، برگردند.

غدیر یعنی با ولایت حرکت کردن

نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقب تر

راستی! سید و سادات بودن هم مایه ی مباهات است

و لیکن همیشه و بیشتر خوش به سعادت آنان که منّا اهل البیت شوند...




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 مهر 22 توسط منتظر | نظر بدهید

هزاران هزار بار الحمدلله




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93 مهر 17 توسط منتظر | نظر

ارباب صدای قدمت می آید...




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93 مهر 17 توسط منتظر | نظر

ارباب صدای قدمت می آید...

 

آقای خوبم! شنیده ام عاشقان و دلدادگانتان برای زیارت شما در اربعین، از هم اکنون ثبت نام می کنند؛ می شود امسال، هوای دل بهانه گیر ما را داشته باشید و نام ما را هم در فهرست زائرانتان بنویسید...

شنیده ام امام عزیزمان فرموده است: "راه قدس از کربلا می گذرد". گویی همیشه قرار است مبارزه های حیاتی عالم از جانب شما آغاز شود؛ شما که برای نابودی ظلم و ظلمت از جان خود و عزیزانتان هم گذشتید.

یعنی ممکن است در یکی از همین اربعین ها، شاهد باشیم که خیل عظیم شیعیانتان از کربلا راهی قدس شوند؛ راستی اگر در ظاهر هم راهی قدس نشوند، در حقیقت هر اجتماع و اتحاد باشکوهشان که به شما ختم شود، پایه های قدرت سردمداران ظلم و ستم را خواهد لرزاند و به یاری خدا آنان را نابود خواهد کرد.

آقا جان! راستی که کربلا، سرزمین کرب و بلاست. اصلاً گویی خداوند متعال از ابتدا چنین تقدیر کرده است و بخاطر همین، حتی در هنگامه ی سختی و خطر، تنها اجازه ی زیارت شما را داریم و به آن سفارش شده ایم. این روزها هم که داعشیان و تکفیری ها بنا دارند با حملات وحشیانه ی خود در دل شیعیانتان رعب و وحشت بیندازند. ما اما، انشاءالله به کوری چشم آنان و همه ی دشمنانتان امسال زیارت اربعین را باشکوه تر برگزار خواهیم کرد.

دعا کنید هر چه زودتر منتقم خونتان از راه برسد تا به امید خدا ریشه ی ظلم و فساد برای همیشه برچیده شود...




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93 مهر 16 توسط منتظر | نظر

ححت الاسلام پناهیان در کنفرانس ضدصهیونیستی و بین المللی افق نو، خطاب به متفکران و فیلم‌سازان مستقل دنیا:

  • اینکه ما ظلم را محکوم کنیم، کافی نیست. باید ریشه‌های شکل‌گیری ظلم را از بین ببریم. به مردم جهان بگویید: «مشکل ما گروه اندکی از سرمایه‌داران صهیونیست نیست، باید ریشه و امکان ظلم از بین برود و الا صهیونیست‌ها می‌روند و گروه ظالم دیگری می‌آیند»
  • ریش? ظلم چیست؟ قدرت‌ها می‌دانند اگر انسان تابع تمایلات بدش شود، تابع تمایلات بد زورگویان هم خواهد شد. این معادله ای است که باید در جهان معرفی شود. چرا قدرت‌ها می‌توانند ظلم کنند؟ چون ملت‌ها در اثر تبعیت از هوای نفس ضعیف شده اند./ ریش? ظلم با قوی‌ شدن تک‌تک انسان‌ها از بین می‌رود/ رمز قوی شدن انسان‌ها مبارزه با هوای نفس است.
  • اگر آزادی در خدمت مبارزه با تمایلات بد قرار نگرفت؛ وسیله‌ای برای تضعیف و بردگی مردم می‌شود. قدرت‌های ظالم به مردم می‌گویند: شما آزادید هرزگی کنید، خودشات هم هرزگی را رواج می‌دهند. وقتی مردم هرزگی کردند، در اثر تبعیت از هوای نفس ضعیف می‌شوند، و از هوای نفس قدرتمندان هم تبعیت خواهند کرد.
  • ظلم این‌گونه رخ می‌دهد که ظالم به مظلوم می‌گوید: «اگر می‌خواهی راحت‌تر باشی، ظلم مرا بپذیر» و او به خاطر راحت‌طلبی ظلم را می‌پذیرد. اما اگر بگوید: دنبال راحتی نیستم لذا مقابلت می‌ایستم، ظلم تمام خواهد شد/تحلیل بنده از پیچ تاریخی اینست که تمدن مبتنی بر هوای نفس دارد جای خودش را به تمدن مبتنی بر مبارزه با هوای نفس می‌دهد.1                                                         1. از سایت بیان معنوی؛ ناشر آثار استاد پناهیان                



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 مهر 8 توسط منتظر | نظر بدهید

مبارزه

آری مبارزه جاودانه، دفاع و مقابله ی جانانه می خواهد...




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 مهر 8 توسط منتظر | نظر بدهید

بعد از شهدا کم کم خاطرمان آسوده گشت که جنگ تمام شده و دیگر مجاهدت و جان دادن در راه خدا لازم نیست؛ هر کدام رفتیم سراغ کار و زندگی خودمان...

 در حال حاضر 25 سال از پایان جنگ تحمیلی می گذرد و همچنان مشغول زندگی و کارهای روزمره مان هستیم؛ گه گاهی به یاد شهدا همایش، یادواره و... برگزار می کنیم و در فضای آن معطر و خدایی می شویم اما با پایان آن، دوباره به زندگی اصلی خودمان با همان سبک و سیاق اصلی آن برمی گردیم.

در این سال ها، بارها از ولایت مداری  شهدا خوانده ایم و شنیده ایم اما پای ولایتمداری خودمان بسیار می لنگد. برای رهبرمان شعر می گوییم و قربان صدقه اش می رویم اما جنگ نرمی را که مدت هاست ما را به مبارزه با آن فرامی خواند جدی نگرفته ایم و عده ای از ما در جهاد فرهنگی هم وارد نشده ایم؛ بعضی های مان که اصولاً با مقوله فرهنگ کاری نداریم؛ بعضی های مان بلد نیستیم کار فرهنگی کنیم و دنبال یادگرفتنش هم نرفته ایم؛ بعضی هایمان حوصله و انگیزه ی آن را نداریم و شاید مصداق همان ها شده ایم که وقتی امام علی (علیه السلام) از آنان درخواست کمک می کرد، سرمای زمستان و گرمای تابستان را بهانه می کردند؛ و بعضی های دیگرمان که به راستی فرصت و یا توانایی یادگیری کار در عرصه ی فرهنگ را نداریم اما می توانیم با گفتن خداقوتی، تأمین کمک هزینه ای و ... کمک حال دوستان فعال مان در عرصه ی فرهنگ باشیم از انجام این کمک ها دریغ می ورزیم.

ما شاهد هستیم که دشمن بسیار ماهرانه وارد فضای جنگ نرم شده است و به عنوان مثال، ماهواره و برنامه ها و فیلم های مبتذل آن هر روز جمعی از ما را از یاد خدا و نماز دور می کند، علاقه ی مان به خانواده را کاهش می دهد، حیا و عفاف را از بین می برد، ما را نسبت به نظام و کشور خود بی اعتماد و در مقابل به دشمن وابسته و خوش بین می کند اما حاضر نشده ایم این بشقاب های آهنی و بی رحم را از روی پشت بام مان جمع کنیم؛ برخی از مسئولین ما متوجه هستند که تنها 5 درصد یا کمتر از آن از برنامه های علمی ماهواره استفاده می کنند اما از همان ابتدا قانون منع استفاده از آن را به خوبی اجرا نکرده اند و امروز هم که بر گسترش شبکه های آن اصرار می ورزند؛ اصولاً این دسته از ایشان که بسیار هم خود را قانون مدار می خوانند، آن بخش از قانون را که به نفع منافع و اهداف سیاسی شان نباشد، اجرا نمی کنند یا هر طور شده سعی در تغییر یا لغو آن دارند؛ گویی معیار خودشان هستند نه قانون.

این روزها، اسباب بازی دختران مان عروسک باربی و امثال آن است و هنوز نتوانسته ایم نمادها و الگوهایی را که مروج فرهنگ غرب هستند به طور کامل از ذهن و میل کودکان مان حذف کنیم؛ به جای اینکه فرزندان مان را با شهدا آشنا کنیم  آنان را میهمان فیلم ها و بازی هایی می کنیم که دشمن برایشان تدارک دیده است. سیمای مان که علی رغم تلاش های درخورش، همچنان خیلی مانده تا کلیت برنامه هایش رنگ و بوی اسلام و خدا را بگیرد. صدای مان که گاهی از اوقات صداها و یا ترانه هایی از برخی از شبکه هایش پخش می شود که انسان شک می کند که آنرا از مرکز صدای جمهوری اسلامی شنیده است یا جای دیگر! گاهی حتی ملاحظه ی ایام عزاداری و غم هم در آن نمی شود؛ سینمای مان هم که وضعیت مناسبی ندارد؛ برای عده ای اصلاً سینما یا هنر ارزشی معنا ندارد و اصرار دارند افرادی را که هنر را برای ترویج و تبلیغ فرهنگ غرب یا بر علیه ارزش های دینی مان به کار می گیرند را به عنوان هنرمند واقعی به مردم معرفی کنند.   

الان چند سال است که رهبر فرزانه مان از ما می خواهد که به تولید ملی اهمیت بدهیم و کالاهای خارجی و گران قیمت را نخریم اما ما همچنان به خریدن اجناس مارک دار خارجی ادامه ی دهیم و با آن به یکدیگر فخر می فروشیم.خریدن کالای ایرانی که بماند، متأسفانه عده ای از ما دیگر حلال و حرام را هم نمی شناسند و عده ای هم هر روز مدل خانه و ماشین و... را تغییر می دهند و ساده زیستی شهدا و کمک به محرومین را از یاد برده اند.

با اینکه حجاب و عفاف خواهران و غیرت مردان خواست و وصیت شهدای مان است و وضعیت فعلی حجاب به ویژه در شهرهای بزرگ، دل مادران شهدای مان را به درد می آورد، نسبت به آن بی اعتنا شده ایم. بعضی زنان مان با افتخار در کوچه و بازار آرایش می کنند و همسران، پدران یا برادرانشان هم مانع آنها نمی شوند و  حتی با بی غیرتی تمام مشوق آنها هم می شوند؛ قانون حجاب و عفاف هم از همان دست قانون هایی است که مسئولین به بهانه های مختلف از اجرای آن سر باز می زنند.

ما می دانیم که شهدای ما پای شان - حداقل از روی عمد- به مجالس گناه باز نمی شد و دوست نداشتند کسی نافرمانی خدا را بکند اما  امروز خودمان از روی اختیار وارد این مجالس شده و حتی بانی آن  می شویم. امروز حتی در فضای مجازی هم می توانیم به راحتی به وارد فضاهای مذکور شویم.

شهدا نمازشب شان قضا نمی شد و بعضی از ما برای نماز صبح هم بیدار نمی شویم.

شهدا بصیر بودند و شجاع و چراغ راهشان قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بود اما در تعیین راه و هدف عده ای از ما، بی بی سی حرف اول را می زند؛ امروز دشمن برای این دسته دایه ی مهربان تر از مادر شده است.

و بسیاری از این تفاوت ها؛ تجمل گرایی، لذت طلبی، ازدواج دیر هنگام، تمایل به داشتن تعداد کم فرزند، تغییر غذاها و ...

امروز اکثر کارهای ما از روی غفلت و هوس است؛ برای ما مهم تر از خواست خداوند متعال خواسته ی اطرافیان یا نفس مان شده است؛ شاید خیلی از ما بدون اینکه خودمان بدانیم سرباز دشمن در میدان جنگ نرم شده ایم که اینچنین ندانسته یا ناخواسته به توطئه های او تن داده ایم!

گویی فراموش کرده ایم که شهدا شاهد و ناظر ما هستند و فردا باید پاسخگوی آنها باشیم؛ و گویی یادمان رفته است که همه ی عزت و افتخار شهدا به خدایی بودنشان برمی گردد.

کاش این روزها ما هم زنده شویم و به زندگان جاوید بپیوندیم و به راستی که دوباره حرف دل و تمنایمان مان از شهدا همین جمله از سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی است که: "ای شهید! ای آن که بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای، دستی برآر و ما قبرستان نشینان این عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش " 




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 93 مهر 6 توسط منتظر | نظر

ایثار و حماسه

اینگونه عکس ها را ببینیم، از کنارش به آسانی نگذریم و آن را باور کنیم.

قدر رشادت ها و ایثار شهدای مان را بدانیم، از خون شان با بی تفاوتی نگذریم و به آرمان هایشان وفادار بمانیم.

از دشمنانی که 8 سال جنگ را به ما تحمیل کردند و دشمنی شان با اسلام و انقلاب اسلامی ابدی است، هرگز نگذریم و در جنگ نرم و سخت، شجاعانه با آنان مبارزه کنیم. 

 




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.