چند روز پیش مسافر مشهد بودم و پابوس امام عشق؛ و دعاگوی دوستان...
هر چند گشت و گذار زیادی در شهر نداشتم اما در همان نصف روز سفر، تبلیغاتی شگفت و قابل تأمل توجهم را به خود جلب کرد.
"....." بخریم؛ اروپایی ها هم "....." می خرند؛ با خودم گفتم چه خودباختگی عظیمی! اینکه تبلیغات اجناس را بزرگ کنیم و به خاطر اینکه اروپایی ها آن را می خرند، ما هم همان را بخریم! از صاحبان اجناس که بگذریم - که به هر قیمتی می خواهند کالایشان را به فروش برسانند - ولو با حلب توجه شهروندان غربزده- از شهرداری مشهد نمی توان به راحتی گذشت. یکی باید بپرسد که چرا مجوز نصب چنین تبلیغاتی را روی در و دیوار شهر صادر کرده اند؟! به راستی با این شعارهای تبلیغاتی، اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید و غرور ملی چه می شود!؟
در یکی از میادین شهر نیز به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، کتابهای دکتر شریعتی به نمایش گذاشته شده بود؛ یا بهتر بگویم نماد یا اِلمان آن را بزرگ ساخته بودند. درباره شخصیت دکتر شریعتی و کتابهایشان حرف بسیار است ولیکن سئوال اینجاست که چرا در حالی که ما نویسندگان توانا و بدون مسئله ای داریم که حتی همه کتابهایشان مورد تأیید عالمان دین است، کتابهای دکتر شریعتی باید تبلیغ شود؟!
متأسفانه گویا این روزها نه تنها عده ای حرف و عملشان با هم تناقض دارد که در همان شعارها و تبلیغات هم در حال ترویج سبک زندگی غربی و غربزدگی هستند...