دو روز پیش خداوند متعال عنایت کرد و زائر امام هشتم بودیم. خدا را هزاران مرتبه شکر که باز میهمان بهشت امام رضا(علیه السلام) شدیم. از حال و هوا و صفای حرم که هر چه بگوییم کم است. اما راستش دلمان از هوای بیرون حرم خیلی گرفت؛
کاش همه ی ساکنین شهر مشهد می دانستند در جوار امام هشتم بودن علاوه بر توفیق بودنش, مسئولیتی هم بر دوش آنان گذاشته است. هر چه با خودمان کلنجار رفتیم هضم این مسئله برای مان دشوار بود که برخی از زنان و دختران مشهدی با وجود اینکه می دانند حجاب مورد قبول حضرت چگونه حجابی است، در کمال بی تفاوتی و خونسردی و شاید هم با افتخار، در کوچه و خیابان های این شهر، به جلوه گری می پردازند و به جای اینکه الگوی دیگر بانوان کشور در حجاب و پوشش باشند در بدحجابی با آنان به رقابت پرداخنه اند! واقعاً جای تأسف است که عده ای وقتی از حرم بیرون می آیند، چادرشان جمع می شود و دوباره لباس های تنگ و آرایش های زننده شان جلب توجه می کند؛ گویی نمی دانند که حضرت در همه ی عالم حضور دارند و همگان را می بینند؛ شهر مقدس مشهد که دیگر جای خود را دارد.
البته همه چیز به حجاب ختم نشد؛ گران فروشی یا کم فروشی بعضی از مغازه داران نیز حیرت آور و غیرقابل باور بود؛ در مطب برخی از پزشکان نیز آثار رأفت و عطوفت امام هشتم به چشم نمی خورد؛ از افزایش روزافزون ویزیت ها و هزینه ی عمل های جراحی بگیرید تا صف های طولانی بیمارانی که از شهرهای دور و نزدیک باید مدت ها انتظار بکشند تا نوبتشان شود و بلأخره خانم یا آقای دکتر - که اغلب تنها یک شیفت کاری دارند- از راه برسد و افتخار معالجه ی ایشان را بدهد؛ دیش های ماهواره هم که در برخی از پشت بام ها دیده می شد ...
و انسان می ماند که چرا وضعیت اینچنین است؟ آن هم در شهر امام رضا (ع). و چرا تنها محدوده ای که آن را با نام حرم می شناسیم رنگ و بوی بهشت را دارد؛ چرا عده ای اصرار دارند معنویت را تنها در حرم بیابند و همت نمی کنند که حال و هوای معنوی و ملکوتی حرم را در گوشه گوشه ی شهر مشهد منتشر کنند!؟ براستی چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آنان که فراموش کرده اند مهم تر از محبت معصومین، اطاعت از ایشان است و حیف است که زندگی دو روزه ی دنیای شان سبکی مورد رضایت امام مهربانی ها نداشته باشد؛ یا برخی از مسئولینی که مانند اکثریت مردم کنونی جامعه ی ما نسبت به امر به معروف و نهی از منکر بی تفاوت شده اند؛ یا ...
از همه ی اینها که بگذریم یک مسئله خیلی ذهن انسان را مشغول می کند و با یادآوری اش غم عظیمی بر دل می نشیند و آن این است که نکند امام رئوفمان در جمع خیل زائرین و مجاورینش غریب و تنها باشد؛ نکند ما نیز امام را تنها برای رفع حوائجمان بخواهیم...