رسانه ی ملی مدتی است - و شاید هم از همان ابتدای ریاست جمهوری جناب آقای روحانی این روند سیر صعودی داشته است- که در برنامه ها و با عناوین مختلف به تمجید و تعریف از دولت و برخی از دولتمردان و به طور خاص جناب آقای روحانی می پردازد و برخی از تبلیغات و پیام ها نیز به گونه ای است که اگر کسی نداند فکر می کند خدای نکرده قبل از انتخاب ایشان، مردم ما در بدبختی و نا امیدی محض زندگی می کرده اند و حال وضعیت کاملاً تغییر کرده است...
به عنوان مثال، یک نمونه از آن را می توان در سیر تبلیغات اخیر درباره ی مذاکرات لوزان مشاهده کرد؛ آنجا که در روزهای ابتدایی بعد از نوشته شدن، علی رغم مشخص و قطعی نشدن مسئله و تنها به صرف نوشته شدن یک بیانیه - که در موفقیت آمیز بودن مفادِ همان هم تردید وجود دارد- به قدری از آن گفتند و مسئولین دولتی را دعوت کردند تا به حمایت و تعریف و تمجید از آن و بانیانش بپردازند که عده ای گمان کردند که به راستی همه ی تحریم ها حذف و تمام مشکلاتشان حل شده است؛ این را از انواع پیام های تبریک که بین مردم و یا خطاب به مسئولین رد و بدل شد به خوبی می شد دریافت کرد؛ و یا اینکه تقریباً در همان ایام اخبار مربوط به استخدامی بارها و بارها پخش شد گویی تاکنون آزمون استخدامی در دولتی برگزار نشده است؛ شاید بتوان متوقف شدن پخش سریال "در حاشیه" را نیز در ادامه ی همین جریان در نظر گرفت. آنجا که از ابتدای راه اندازیِ "طرح سلامت" تاکنون بارها و بارها تعریفاتی را از زبان مسئولین و در تبلیغات متعدد، شاهد بوده ایم و در مقابل عده ای حاضر نشدند انتقاداتی را که نسبت به جامعه ی پزشکی وارد می شود حتی در قالب طنز، پذیرا باشند - در حالیکه حتی در مصوبات اخیر دولت شاهد افزایش حق ویزیت پزشکان، کاهش یافتن بازه ی زمانی برای معاینه ی بیماران و عدم ملزم دانستن پزشکان به انجام معاینات کافی و متعدد برای موشکافی و تشخیص بیماریِ افراد هستیم؛ گویی با این مصوبات و قوانین، پزشکان تنها باید بیمار را ببینند! و برای زحمت کمتر حقوق بیشتری دریافت کنند. در اینجا نیز رسانه هم جهت با سیاست های دولت عمل کرده و نه تنها مشکلات و معضلات را مطرح نکرده و یا خیلی کم مطرح می کند بلکه حاضر به متوقف کردن سریال طنز مذکور نیز شده است و یا به اجبار به این قضیه تن داده است.
مسئولین ما در رسانه ی ملی باید بدانند که رسانه ی ملی، رسانه ی دولتی نیست و بنا هم نیست که رساله ی دولتی شود. دولتمردان هر کدام چند صباحی بر مسند قدرت و بهترین حالتش، بر مسند خدمت می نشینند و پس از آن دولتمردی دیگر با سلیقه و برنامه های دیگر خواهد آمد. آنچه برای همگان و از جمله ایشان در بین مردم و مهم تر از آن، نزد خداوند متعال باقی می ماند انصاف، عدالت و صداقتی است که در انواع مختلف برنامه ها به کار می برند. رسانه ی ملی نقش اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم دارد و نباید به هر دلیلی، از طرح انتقادات نسبت به عملکرد مسئولین پرهیز شود و یا معضلات و مشکلات کنونی جامعه کم رنگ تر از آنچه که هست نشان داده نشود؛ چنان که کسی هم از دولت این انتظار را ندارد که همه ی مشکلات را یک شبه یا حتی چند ساله حل کند. رسانه ی ملی موظف است مخاطبانش را افرادی بالغ و عاقل در نظر بگیرد و با عدم قضاوت ها و عملکردهای یک طرفه، برای فهم، شعور و وقت آنان احترام قائل شود.
و البته بهتر است بیشتر از همه دولتمردان نیز توقعات خود را از رسانه ی ملی کاهش داده و این انتظار را نداشته باشند که رسانه ی ملی ما به رسانه ی دولتی تبدیل شود که این نیز ظلمی است بزرگ در حق این رسانه و در حق مردم ...
و کاش همه ی ما بدانیم در نظام اسلامی و در واقعیت جهان، در همه ی کارها و مسئولیت ها مهم تر از نگاه و نظر مردم و مسئولین، خواست و نظارت خداوند متعال است؛ و عزت و سعادت واقعی نیز با حمایت و رضایت او به دست می آید...