"طی یک ماه کاری که در سال 94 داشته ایم بیانات و مواضع جناب روحانی در خصوص هسته ای و اجتماع نیروهای پلیس و کارگر و مردم استان فارس حاوی مواردی بود که باعث حاشیه سازی و بعضاً باعث موضع گیری رهبری معظم انقلاب، دلخوری علما و روحانیون و بسیاری از مردم و حتی نیروهای پلیس گردید که برخی از آنها به شدت حساسیت علما و رسانه ها و شخصیتها را برانگیخت. در ادامه به اهم اظهارات حاشیه ساز روحانی اشاره و سپس تحلیلی کوتاه در خصوص هریک ارائه می کنم:
1- اولین موضع گیری حساس و سیاسی دکتر روحانی در سال جدید در خصوص بیانیه لوزان بود که در چهاردهم فروردین بیان شد:
بعد از تشکیل دولت، دولت در صد روز اول گام هایی را در این زمینه برداشت و توافق اولیه را با دولت های 1+5 به امضاء رساند و از آن زمان در تلاش بودیم که گام دوم را نیز برداریم. و آن گام دیشب محقق شد. در گام دوم هم حفظ حقوق هسته ای را داریم و هم رفع تحریم ها و هم تعامل سازند با جهان که هر سه برای ما حائز اهمیت است.
مواضع رئیس جمهور و بسیاری از حامیان دولت مثل جناب هاشمی رفسنجانی و دولتمردان مانند دکتر ظریف نیز حاکی از تحقق یک پیروزی هسته ای بود، نوع اظهارات ایشان به نوعی بود که برخی از مردم و یا مسئولان دیگر نیز گمان کردند که طرف مقابل خودش را به رعایت حقوق ایران کرده است و اقدام به صدور پیام های تبریک آمیز کردند ولی هنوز چند روزی از توافق نگذشته بود که با مشاهده ابهامات و ضعف های بیانیه نمایندگان دولت رسماً این بیانیه را غیر الزام آور دانستند که مقام معظم رهبری نیز در 20 فروردین و درخلال سخنرانی در حرم مطهر امام رضا اینچنین بیان کردند:
2- رئیسجمهور در همایش سراسری فرماندهان ناجا گفت:
اگر چه این سخنرانی جناب روحانی عموماً با تقطیع منتشر شد، لیکن نگاهی به اصل سخنان نشان می دهد که خودِ این عبارات چندان هم قابل انتقاد نیستند، این که پلیس نباید به فتوای خود در اجرای اسلام عمل کند حرفی منطقی است اما این که مجریان و قانون گذاران حاضر نباشند قوانین ودستورالعمل های مناسب را برای اجرای اسلام در جامعه وضع کنند جای توجیه ندارد و این در حالی است که دولت حاضر نیست در خصوص مبارزه با مفاسد اجتماعی و اخلاقی هیچ سهمی را به گردن بگیرد. به نظر می رسد دولت همانطوری که پلیس را مکلف به اجرای قانون می داند، باید خودش نیز در جهت تدوین و تهیه لوایح و مصوبات مناسب و حمایت های موثر، در جهت ارتقای امنیت اخلاقی جامعه کوشا باشد. از دیگر مواردی که در همین خصوص یکی از مراجع عالیقدر به درستی تذکر دادن عواقب بیان چنین جملاتی است چرا که باعث می شود تا افراد متخلف در انجام تخلفات خود جسورتر گردند و دولتمردان باید بیش از این به عواقب اظهارات خود بیندیشند.
3- رئیسجمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی تاکید کرد:
بیان این جملات از سوی رئیس جمهور حساسیت زیادی ایجاد کرد و منتقدان آن را بر خلاف نظرات رهبری دانستند، لیکن به نظر می رسد این مواضع چندان با نظر رهبری در تناقض نباشند، چرا که همین اخیراً مقام معظم رهبری در سخنرانی 20 فروردین فرمودند:
4- رئیس جمهور در پایان سفر خود به شیراز گفت:
این اظهارات با توجه به درخواست علنی مقام معظم رهبری در خصوص انتشار جزئیات مذاکرات هسته ای بسیار ناراحت کننده است به خصوص که دکتر صالحی (رئیس آژانس اتمی و عضو مذاکرات هسته ای) صراحتاً (که فایل صوتی اش هم موجود است)، گفتند که رهبری از مذاکره کنندگان درخواست کرده که فکت شیت را منتشر کنند و این سخنان جسورانه جناب روحانی موجت تکدر خاطر شدید دوستداران رهبری گردید. اگر چه خود آقای صالحی بعداً درخواست انتشار فکت شیت را انکار کردند ولی در هر صورت لحن غیرمودبانه رئیس جمهور خطاب به منتقدان و 213 نفر از نمایندگان مجلس که درخواست انتشار فکت شیت را کرده بودند نگران کننده تلقی گردید. باید توجه داشت که حتی اگر مقام معظم رهبری درخواست انتشار فکت شیت را نکرده باشند، لیکن شکی نیست که بیان جزئیات مذاکرات را مطالبه کردند:
و آنچه که ما شاهد بودیم این است که بعد از اظهارات مقام معظم رهبری، هنوز حرکتی در خصوص بیان این جزئیات که فکت شیت می تواند یکی از نمودهایش باشد، نکرده اند. بلکه جناب روحانی انتشار جزئیات مذاکره را قبول نکردند:
بحث دیگری که در این خصوص وجود دارد نظر رئیس جمهور درخصوص انتشار زود هنگام فکت شیت ایران است که گفتند:
و این در حالی است که علی رغم گذشت حدود یکماه از توافق لوزان تاکنون توسط هیچکدام از مسئولان و مذاکره کنندگان هسته ای به چنین فکت شیتی اشاره نشده است و تاکنون عنوان می شد که دولت مایل به انتشار فکت شیت نیست، و اظهارات امروز جناب روحانی بسیار عجیب بود.
5- از دیگر سخنان جنجال برانگیز جناب روحانی بحث ایشان در خصوص الگوبرداری از حافظ در سیاست خارجی بود:
این عبارات روحانی اگر چه در ظاهر چندان قابل اشکال نیست اما در عالم واقع چندان میسر نیست، حافظ علیه الرحمه به عنوان شاعری عارف که حتی اهل سفر نبوده است چگونه می تواند الگوی ما در سیاست خارجی باشد، در شرایطی که قانون اساسی یک فصل در خصوص سیاست خارجی دارد که در آن حکومت را مکلف به حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم به خصوص مسلمانان مظلوم عالم کرده است و استکبار ستیزی را تکلیف حکومت و ممانعت از هرگونه تسلط بیگانگان بر کشور را یک اصل غیرقابل تغییر می داند، چرا باید معیار دقیق قانون را تحت تأثیر احساسات شاعرانه ی حافظ کمرنگ کنیم؟! چگونه است که رئیس جمهور محترم، پلیس را مکلف به اجرای مو به موی قانون و معذور از اجرای اسلام می داند ولی دستگاه دیپلماسی خارجی را تشویق به الگو گیری از شعر حافظ می کند؟ آیا سیاست خارجی مصرح در قانون اساسی که منبعث از شرع مقدس و آرمانهای انقلاب تصویب گردیده است و در مواردی ما را به استکبار ستیزی و حمایت از مظلومان فرامی خواند باید تحت الشعاع عبارت "بادشمنان مدارا" قرار گیرد؟
6- از دیگر مواردی که قابل تأمل است این سخنان رئیسجمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی بود:
و این در صورتی است که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که مشکل اصلی اقتصاد ما در تحریم نیست بلکه در مدیریت داخل است و باید با اتکا به توان داخلی به دنبال حل ریشه ای مسئله بود که در همین راستا مقام معظم رهبری نیز فردای همان روز و در جمع کارگرانی که به دیدارشان آمده بودند اینچنین گفتند:
و سپس در ادامه به تشریح این مسئله با بیان مصادیقی مانند حمایت از تولید توسط مردم و به خصوص خود دولت و تحریم کالاهای خارجی و مبارزه با قاچاق و لزوم اهمیت به کیفیت تولید و ... پرداختند و برخی از صنایعی که ایران در همین شرایط تحریم در آنها موفق بوده را برشمردند."
مطالب فوق از وبلاگ سلمان علی(علیه السلام) به قلم آقای سیاوش آقاجانی ست. واقعاً تأسف برانگیز است که تنها در یک ماه ابتدایی سال، این تعداد اختلافات، آن هم نه در سلیقه که در اصول و قوانین وجود داشته باشد؛ در سال همدلی و هم زبانی! و اینکه بانی اش رئیس جمهوری باشد که هم فامیلش روحانی است و هم لباس روحانیت به تن دارد. کاش آقای روحانی آن قدر که برای توافقات نامعلوم و اشعار سعدی و حافظ ارزش و اعتبار قائل است برای اسلام و شرع ارزش قائل می شدند؛ اینکه کسی در مقام ریاست جمهوری و با لباس روحانیت، اینگونه دین را تفسیر کند و به بهانه اعتدال، از اصول اولیه و مبرهن اسلام نگوید و رویه ی سابقش را ادامه دهد واقعاً جای بسی شگفتی و تأثر است و چه بسیار عواقب سوئی را که می تواند به دنبال داشته باشد. نکند آقای روحانی انتظار دارند که تنها مردم با ایشان همدل و هم زبان شوند که اینگونه واکنش ها را از خود نشان داده اند! بدون اینکه خودشان قدمی از مواضع به اصطلاح معتدلانه و در واقع تفریطی شان کوتاه بیایند. ایشان هنوز نتوانسته و شاید هم نخواسته یا همچنان نمی خواهند باور کنند که عامل اتحاد، عزت و انسجام کشور و ملت ما، اسلام و عمل به دستورات آن است و همچنین توجه و عمل به سخنان مقام معظم رهبری(مدظله العالی) -رهبری فقیه و فرزانه که اسلام شناس واقعی و عامل به قوانین و اوامر الهی است-.