باید به آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا را خلاف اسلام می داند گفت، آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل رسول الله و امر خداوند را تخطئه میکنید...
امام_خمینی(ره)
2030 چیست و از کجا آمد!؟
آذرماه 1395 شمسی، این سند با حضور وزرای آموزش و پرورش، علوم تحقیقات و فناوری و معاون امور زنان ریاست جمهوری طی مراسمی رونمایی شده و بهعنوان سند 14 سال آینده جمهوری اسلامی، معرفی و ابلاغ میگردد!
این اقدام عجیب و غیر قانونی در حالی صورت میپذیرد که به موجب دو اصل قانون اساسی، قبول هر معاهده بینالمللی یا اجرای آن در کشور نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی است و هیچ راه گریزی از این تکلیف مندرج در قانون اساسی وجود ندارد.
همچنین اقدام عجیب و پنهانی دولت یازدهم در حالی صورت پذیرفت که 5 سال قبل، «سند ملی و بنیادین آموزش و پرورش» بعنوان «سند بالادستی نظام» تصویب و برای اجرا ابلاغ شده بود .اما دولت هیچ اقدامی در جهت اجرایی شدن آن سند بعمل نیاورد!
چه کسی طراحی کرد!؟
سند 2030 یونسکو در اصل همان طرحی است که سالها قبل پنتاگون با بهرهگیری از صدها کارشناس با ملیتهای مختلف، برای بسط و توسعه فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان، آن را طراحی و به اوباما ارائه نمود. در سال 2011میلادی، اوباما این سند را تایید و مناسب برای اجرا در سراسر جهان دانست. 4 سال بعد یعنی در سال 2015، میشل اوباما همسر باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا با حضور در کنفرانس نوآوری در آموزش که در دوحه قطر برگزار میشد، از این سند بعنوان «سندی جهانی» رونمایی کرد. پس از این رونمایی، سند موسوم به 2030 در همان سال در مقر اروپایی یونسکو واقع در پاریس به تصویب رسید. ردگیری این فاصله از پنتاگون تا کاخ سفید و از کاخ سفید تا یونسکو، به خوبی نشان دهنده عقبه طرح و نیات طراحان آن است.
2030 چه هدفی را
دنبال میکند؟
در یک کلام و بهعنوان مهمترین منظور باید گفت؛ مهمترین هدف پنهان شده در این سند، تغییر الگوی آموزش کشورها بر اساس طراحی آمریکا است که گامی بلند در جهت سیطره این کشور بر همه فرهنگهای جهان است. این الگو این امکان را پدید میآورد که تمامی کشورهای جهان، با هزینه خودشان و با تلاشی همه جانبه برای آموزش فرزندانشان،در اصل انسانهایی با ملیت آسیایی و آفریقایی و ... و با هویت و فرهنگ و تربیت آمریکایی بهوجود بیاورند! واضح است که چنین طرحی در آیندهای نه چندان دور منجر به سیطره و تفوق کامل آمریکا بر همه شئون جهان خواهد شد، بدون نیاز به لشگرکشی و جنگ!
نخستین لازمه اجرای طرح
برای اجرای کامل این طرح در ایران، نخستین نکته این است که آموزش و پرورش از دست نظام خارج شود. گام نخست این موضوع قبلا و در زمان حاکمیت کارگزاران کلید خورده بود و به بهانه کمبود منابع، بخشهایی از آموزش و پرورش به بخش خصوصی سپرده شد. اما این مقدار کافی نبود و در مقایسه با تعداد مدارس دولتی ناچیز بود. بنابراین گام دوم کلید خورد و اقدام برای واگذاری همه مدارس دولتی در دستور کار قرار گرفت! بهانه این کار، کمبود بودجه عنوان میشد. این در حالی است که در سالهای جنگ و در اوج کمبودهای کشور، بیش از 20 میلیون دانشآموز در مدارس مشغول تحصیل بودند و مانند امروز مدارس غیرانتفاعی هم وجود نداشت، اما اکنون با چندین برابر شدن بودجه آموزش و پرورش و وجود هزاران مدرسه غیر انتفاعی،کمتر از 11 میلیون دانشآموز در مدارس ما مشغول به تحصیل هستند! آیا میتوان پذیرفت که هم بودجه چند برابر شده باشد، هم دانشآموزان تقریبا به نصف رسیده باشند و هم مشکلات بودجهای ما را به سمت خصوصیسازی سوق بدهد!؟
به هر حال این اقدام آغاز شد و دکتر روحانی در سخنانی صریحا اعلام کرد: «آموزش و پرورش از حالت دولتی بود محض، به تدریج و قدم به قدم باید خارج شود»!
آثار مخرب گام نخست
با خصوصی شدن مدارس، عملا و به تدریج، دخالت دولت در سیاست گذاری و امور اجرایی مدارس به حداقل خواهد رسید و دیری نخواهد پائید که همه چیز مدارس از دست دولت خارج خواهد شد. بنابراین تغییر دولتها هیچ تاثیری در اجرای برنامههایی که در مدارس اجرا میشود نخواهد داشت.
گام دوم ؛نیروی انسانی
اما همزمان اتفاق دیگری افتاد که ماهیت هماهنگیهای پشت پرده را بیش از پیش آشکار کرد. در اقدامی جالب توجه، قائممقام وزیر علوم در امور بینالملل از نماینده یونسکو درخواست میکند برای هماهنگی بیشتر با ایران «بخوانید آموزش مدیران و معلمان ایرانی برای اجرای موبهموی سند 2030» زمینه تربیت ایرانیان در یونسکو سپس بازگشت آنان به ایران را فراهم کند! این دقیقا گام دوم اجرای این طرح پس از تصویب پنهانی است، یعنی تربیت نیروی انسانی برای پیشبرد اهداف طرح!
اما چرا دولت اصرار دارد این سند را بصورت ضربتی و محرمانه در کشور اجرا کند و با اجرای آن، چه بر سر سامانه آموزشی بومی ایران با سابقهای طولانی خواهد آمد؟!
حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و از منتقدان این طرح در اینباره پاسخ میدهد: «این سند در حضور روسای جمهور طرح شده و تعهد گرفتهاند که در همه کشورها اجرا شود.در ظاهر گفتهاند داوطلبانه ولی در عمل، مکانیزمهای رسمی و لازم الاجرای فراوانی برای آن طراحی کردهاند.آنها همه را متعهد میکنند که تا سال 2030 همه طرح پیاده شود.این طرح حامل نگاهی است که صریحا میگوید هر نوع تربیت دینی و الهی(حتی مسیحی) در مدارس خلاف حقوق کودک و حقوق بشر است! اما آموزش جنسی و پورنو، تحت عنوان حفظ بهداشت، جزء حقوق کودک است، حتی کودکی که بلوغ جسمی و جنسی پیدا نکرده است! یعنی از فردا در مدارس ما، همجنسبازها، مشرکین و ... میتوانند بیایند و آزادانه تبلیغ کنند و کلاس داشته باشند و معلم ما هم حق ندارد بگوید اسلام چنین میگوید و چنان میگوید»!
غفلت مسئولان
هشیاری مراجع
این سند فاجعهبار و بنیانبرافکن، ابعاد بسیار وسیع و ویرانگری دارد که بسیاری از مسئولان در دستگاههای مختلف نسبت به آن غافلند. هنوز از مجلس شورای اسلامی که قرار بود در راس امور باشد و در موضوعاتی به مراتب بیاهمیت و بیارزش، پرهیاهو ظاهر میشود، در این باره هیچ شنیده نمیشود! آنها حتی از حق قانونی خودشان یعنی لزوم ارائه تعهدات بینالمللی به مجلس برای بررسی و تصویب هم دفاع نمیکنند! در بین مراجع ما آیتالله مکارم شیرازی، موضعی بسیار دقیق، عالمانه و منطبق با متن سند اتخاذ کرده است. ایشان دو روز قبل و در جلسه درس خارج خود، سخنان مهمی بیان کرد که نشان از عمق خطرات این سند دارد. هرچند روز گذشته بخشهایی از سخنان این مرجع تقلید در کیهان منتشر شد، اما مناسب است بازهم آن را مرور کنیم. ایشان در ابتدا اشاره کرد: «روی سند 2030 نوشته شده که دگرگون ساختن جهان دستور کار 2030 برای توسعه پایدار است. در ماده دو این سند میگوید ما به نیابت از مردمی که به آنها خدمت میکنیم درباره مجموعهای از اهداف جامع، فراگیر، مردممحور جهانی و دگرگونکننده، تصمیمی تاریخی اتخاذ کردهایم
و سپس اضافه میکند که «ما متعهد میشویم» که برای تحقق کامل این دستور تا سال 2030 بدون وقفه تلاش کنیم؛ از این رو معلوم میشود «سند 2030» عهدنامه است....در بند هشتم این سند آمده است«ما به جهانی میاندیشیم که در همه جای آن حقوق بشر و کرامت انسانی محترم شمرده شود و در آن همه زنان و دختران به صورت همه جانبه تساوی جنسیتی را درک کنند و همه موانع حقوقی، اجتماعی و اقتصادی موجود بر سر توانمندسازی آنان از سر راه برداشته شود»...این سند همانگونه که از مقدمهاش پیدا است، یک عهدنامه و سند تعهدآور 15 ساله برای برنامه آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و غیر آن است یعنی عدهای نشستهاند و برای مردم دنیا تصمیم گرفتهاند که فرهنگ سکولار غرب را در همه جا پیاده کنند، آیا ما باید بنشینیم تا دیگران درباره تمام شئون زندگی ما تصمیم بگیرند!؟ با اینکه میتوانستیم آن را نپذیریم، چرا مورد پذیرش واقع شد؟...ما برای تحول آموزشی و سایر امور کشور خودمان برنامه داریم، ما برنامههای تحول آموزشی و برنامههای اقتصادی داریم چرا آنها باید برای ما تصمیم بگیرند، آیا این پیروی پذیرش نظام سلطه و قیمومت دیگران نیست؟...وقتی این سند را پذیرفتیم باید گزارش سالانه تمام امور را به آنها بدهیم، آنها مثلا 120 سؤال درباره تمام شئون کشور مطرح میکنند و میگویند پاسخگو باشید اگر پاسخ دروغ بگوییم واویلا و اگر راست بگوییم از تمام شئون کشور با خبر میشوند که جاسوسی آشکار به شمار میرود...از متولیان اصلی این سند یونسکو است که بخش فرهنگی سازمان ملل به شمار میرود، همواره دولتهای سلطهگر جاسوسهایی در یونسکو و سایر نهادهای جهانی داشته و دارند....آقایان میگویند هنگام پذیرش زیر آن نوشتیم «تا جایی سند را قبول داریم که با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد»، راست میگویند این را نوشتهاند، نامهای به امضای سه وزیر در این زمینه برای مقام معظم رهبری ارسال کردهاند؛ اما به این نکته توجه نداشتهاند که آنها «یونسکو» اعلام کرده« شرایط را تا جایی میپذیریم که بر خلاف روح سند نباشد.»...ما مملکتی مذهبی بوده و دارای شرایط و فقه خاصی هستیم و تشکیلات کشور ما با روح سند سکولار نمیسازد، چگونه انتظار داریم که آنها حاشیههای ما را بپذیرند بلکه میگویند حاشیهها باید کنار گذاشته شده و به متن عمل شود....الفاظی در این سند به کار برده شده که معنای آنها را طبق اصطلاح خود تفسیر میکنند، واژه خانواده را اعم از زن و شوهر و «همجنسبازان» میدانند، میگویند خشونت بسیاری از کارهای مذهبی را شامل میشود، آنها حتی سپاه و بسیج ما را مصداق خشونت میدانند، از این رو مفسر الفاظ خود آنها هستند!...این سؤال مطرح است که چرا این سند بیسروصدا به آموزش و پرورش داده شد و چندین کارگروه برای اجرای آن انتخاب شدند!؟ حتی گفته میشود در برخی جاها به اجرا در آمده است! متولی اصلی اینگونه اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی است که اعضای آن از جریان سند باخبر نبودند! چرا مجلس و بالاتر از آن رهبر انقلاب را در جریان نگذاشتند!؟ آیا اینها دلیل بر این نیست که هدف چیز دیگری بوده است!؟ بنابراین باید اعتراف کرد این سند بر خلاف ظاهر پارهای از بندهای آن که بسیار زیبا است دامی حساب شده برای ملتهای جهان به شمار میرود که آنها را زیر سلطه خود درآورند و فرهنگ و مذهب آنها را دگرگون بسازند.»
افزون بر ایشان، روز گذشته آیتالله نوری همدانی، نسبت به سند 2030 و پنهانکاری دولت واکنش نشان داد و گفت: رهبر معظم انقلاب این سند را خیانت بر کشور دانستهاند، بنابراین ما نمیتوانیم اجرای چنین سندی را در ایران بپذیریم. وی با بیان این که برخی مفاد سند 2030 را توجیه میکنند، اظهار داشـت: بارها اعلام کردهایم که امضای این سند خیانت به نظام است و توجیههای بیاساس برخی افراد، هرگز پذیرفتنی نیست و ما مقابل آن خواهیم ایستاد؛ زیرا اجرای این سند سلطه استعمارگران بر نظام اسلامی است که مراجع تقلید و علمای حوزه هرگز این سند ننگین را نمیپذیرند.
اکنون باید دید دستگاههای مسئول در قوهقضائیه و شورای عالی انقلاب فرهنگی چه واکنشی در برابر این سند و پنهانکاری دولتیها نشان میدهند!؟ آیا اگر یک وزیر برود و بخشی از خاک کشور را در پیمانی محرمانه به بیگانگان واگذار کند، بازهم سکوت و مماشات میشود!؟ وآیا سرنوشت تربیت نسلهای آتی کشور، از بخشی از خاک ایران کم اهمیتتر است!؟1
حال که سلامت نهایی انتخابات تأیید شد، بایستی به آقای روحانی یادآور شد که طبق مبانی و اصول اسلامی حرکت کند نه اینکه در کمال بی شرمی رئیس قوه مجریه کشوری اسلامی شود و بعد شعارهایی همنوا با شعارها و وعده های ضدانقلاب ها و دشمنان نظام سربدهد.
بر همه و مخصوصا مسئولین جامعه واجب است که پاسدار خون شهیدان باشند. شهیدانی که به واسطه فداکاری آنان، امنیت امروز ما تأمین است. نمی شود که ادعای عمل به قانون و مبانی نظام اسلامی را داشت و بعد در کمال بی انصافی، زحمات گذشتگان را نادیده گرفت و آبرو و عزت نظام را کم کم به حراج گذاشت و با حرفها و افکار سراسر غرب گرایانه، اصول را زیر پاگذاشت.
مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر شیطان بزرگ، یعنی مرگ بر هر چه سلطه گری، قلدری و ظلم در جهان است. مرگ بر آمریکا یعنی آقای رئیس جمهور خوش خیالی را کنار بگذار و برای همیشه باور کن که دشمن، دشمن است و بنا نیست به تو لطف کند. مرگ بر آمریکا یعنی عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود، نه اینکه هر لحظه تحریم ها بر علیه ایران بیشتر شود و شما همچنان به فکر این هستی که دل آمریکا و آمریکا دوستان را به دست آوری. مرگ بر آمریکا یعنی برای یکبار هم که شده آیات قرآنی دشمن شناسی و دشمن ستیزی را بخوان و به شیوه یک مسلمان واقعی عمل کن. نمی شود که انسان ادعای مسلمانی کند و دشمن ستیزی قرآن را باور نداشته باشد و اعمالش متناقض با آیات قرآنی باشد.
خداوند در آیه 123 سوره توبه می فرماید: "وَلْیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً "آنان (کفار) باید در شما خشونت بیابند.»
و در آیه دیگر نیز میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ [نساء 71] ای کسانی که ایمان آوردهاید آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید.»
آقای روحانی بهتر است حداقل در این ماه مبارک چند بار این آیات و دیگر آیات مربوط به دشمن شناسی و دشمن ستیزی و حتی مرگ و لعن بر دشمنان را مرور کنید. اگر آیات یادتان رفته، می توانید با یک جستجوی ساده در اینترنت آنها را بیابید. یک روحانی باید قبل از هر چیز درس دینش را خوب فراگیرد.لطفا اطلاعات دینی و قرآنی تان را نیز افزایش دهید نه اینکه هر روز به فکر ایجاد جوسازی در جامعه مسلمان و ضد نظام سلطه ما باشید. شعارهای صلح طلبانه غربی ها را به خودشان تحویل دهید. نه اینکه تحت تأثیر آن قرار گرفته و شعارها و سخنان بیهوده به مردم تحویل دهید و بیخودی دل عده ای را خوش کنید و آنها را سرگرم سازید. آقای روحانی حال که با تخلف، تهدید، تطمیع و یا در خوش بینانه ترین حالت با محبوبیت، رأی اکثریت را به دست آورده اید، دلیل نمی شود که با حرفهای بی اساس جامعه را دو قطبی کرده و به این بیندیشید که بناست همه حرفهای شما درست باشد و مردم با شما راه بیایند. حد خودتان را در سخنان بشناسید و همنوا با غربزدگان شعار ندهید. بنا نیست مردم و مسئولین انقلابی و ضد نظام سلطه ما همواره سکوت کنند و شما با حرفهای ناصحیح جولان بدهید و چراغ سبز به دشمنان نجات دهید.
این دشمنان زورگو بخاطر اقتدار و پشتوانه مردم نظام ما تاکنون جنگی راه نینداخته اند و الا به اذعان خودشان بارها به ایران حمله می کردند. گویی شما به قدری در توهمات و گفته های ناصحیح خود غرق شده اید که گمان می کنید با این حرف ها که مرگ ها حذف شود و... می خواهید دشمنان قسم خورده را به دوست تبدیل کنید! گویی نمی بینید الان در یمن و دیگر کشورهای مسلمان چه می گذرد و همین ها که به رویشان لبخند می زنید چه بر سر کودکان مظلوم مسلمان می آورند و در بهترین حالت اگر مسئولی خودباخته در کشوری اسلامی تن به خواسته های آنان دهد، در نهایت همدست با آنان شده و تنها نیروی پشتیبانی آنان می شود برای رسیدن به اهداف پلید و خبیثشان.
از شورای نگهبان و یا هر نهاد دیگر مسئول انتظار داریم همچنان که قبل از انتخابات، بر صلاحیت کاندیداها نظارت داشت، از این پس نیز حواسشان بر عملکردها و رفتار و گفتار رئیس جمهور منتخب باشد. نمی شود که برای انتخاب ناظر بود و پس از آن برای چهار سال کسی را به حال خود رها کرد و اجازه داد که بعضا آرمانها و اهداف انقلاب مان که با سختی و خون دل خوردن های بسیار به دست آمده را به سخره بگیرد و یا در پاسداری از آن کوتاهی نماید.
امام باقر – علیه السّلام – فرمود:
غنا و آوازه خوانی از جمله گناهانی است که خداوند برای آن وعده آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود:
«برخی از مردم کسانی هستند که سخن بیهوده را می خرند تا دیگران را از روی نادانی از راه خدا گمراه کنند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود».
«وسائل الشیعه، ج 12، ص 226»
این حدیث رو باید هدیه کرد به اونهایی که این روزها خواسته یا ناخواسته در مقابل آیت الله علم الهدی می ایستند و با برگزاری مجالس آواز و موسیقی های حرام در مشهد مقدس، درصدد هستند که قداست این شهر را در این زمینه هم از بین ببرند.
اینها ظاهرا یادشون رفته که در بسیاری از شهرهای کشور و بویژه در مشهد مقدس، رأی اکثر مردم به حجت الاسلام والمسلمین رئیسی بوده، در نتیجه جایگاهی ندارد که با ترویج بی بندوباری و برگزاری مجالس حرام، به آزادی های مدنی که از لحاظ اسلام مردود است، بپردازند و به این خیال باشند که الان اوضاع نسبت به قبل فرق کرده و کسی بنا نیست با اونها برخورد کنه. ضمن اینکه نظام حاکم بر کشور ما دینی و اسلامی است.
خدا ان شاءالله بر عمر و عزت آیت الله علم الهدی بیفزاید که یک تنه در مقابل هجوم طعنه ها و سرزنش های مخالفین و معاندین نظام ایستاده اند و از ارزش های اسلامی دفاع می کنند. مردم متدین مشهد هم بایستی بیش از همیشه به هوش باشند...
گله داریم از اینکه تهمت دیوارکشی خیابانی و اعدام را به رقیبتان بستید و هیچکس شما را محاکمه نکرد.
گله داریم از فضای رعب و وحشتی که در جامعه ایجاد کردید.
گله داریم از دروغهایی که درباره سند ننگین 2030 و امثال آن گفتید و خود را از آن تبرئه و مظلوم جلوه دادید در حالیکه وزیر آموزش و پرورش بعد از بیانات رهبری دستور لغو آن را صادر کرد.
گله داریم از کم کاری هایتان در چهار سال و رشوه های ماههای اخیر. رشوه هایی که در قالب پول، برنج، وعده کار و... به کارمندان نهادهای مختلف دادید.
گله داریم از پیامکهای تبلیغاتی روزهای قبل از انتخابات که حاکی از پرداخت یارانه های معوقه می کرد و بسیاری از آنها تنها برای فریب عوام فرستاده شد، بدون اینکه پولی به حساب کسی واریز شود.
گله داریم از سود سهام عدالت که درست تکمیل فرم آن به روزهای قبل از انتخابات موکول شد و اصلا مشخص نیست که سودی برای مردم دارد یا نه!
گله داریم از اینکه از اخلاق مداری و صبر بزرگان و عالمان این مملکت سو استفاده کردید و کسی هم به شما نگفت توهین ها و تهمت هایتان چه منبع و مرجعی دارد.
گله داریم از اینکه مردم را با وعده آزادی های مدنی سرگرم کرده اید و از اقتصاد، معیشت، استقلال و عزتشان غافل.
گله داریم که چرا تعداد تعرفه های ریاست جمهوری امسال از تعداد تعرفه های شورا 4 میلیون کمتر است و چرا و چگونه امسال با چنین سرعتی، آرا شمارش شد؟ چرا طبق روال دوره های پیشین انتخابات، تعداد آرای هر شعبه اخذ رأی در کشور اعلام نشد و چرا رئیس ستاد انتخابات کشور در اولین صحبت و اعلام رسمی اش از رسانه ملی، با لبخند اذعان می دارد که روال شمارش آرا در آرای اعلام نشده همانند آرای شمرده شده است!
گله داریم از اینکه در تهران و کشورهای غربی، تعداد تعرفه های انتخاباتی زیاد است و بعضا باطل می شود، اما در روستاها و شهرهای کوچک و علی الخصوص استان هایی مانند خراسان رضوی، تعرفه ها کم می آید و دیر به محل اخذ رأی می رسد؟ مگر وزارت کشور از قبل نمی داند که در هر محلی چه تعداد تعرفه لازم است؟
گله داریم که چرا کسی ناظر عملکرد شما نیست و چه کسی بناست جوابگوی عوامفریبی ها و تهدیدهای شما باشد؟!
گله داریم از همه تهدیدها، تطمیع ها و وعده ها که این ها همه رنگ و بوی سیاست معاویه ای را برای مان تداعی می کند و وای به روزی که این ترفند، همه گیر شود.
یاد حدیثی از پیامبر اکرم(ص) افتادم که فرمودند مؤمن هر عیبی داشته باشد، دروغ نمی گوید. به راستی آیا می شود با وعده های دروغ 100 روزه، منکر شدن قرارداد2030، تهمت زدن بهورقیبان انتخاباتی و... شما را مؤمن خواند و از آبرو و حقتان دفاع کرد.
با این همه تخلفات انتخاباتی که توسط زیرمجموعه شما شاهد هستیم، باید پرسید که خودتان جواب خدا را چه خواهید داد؟ مسند قدرت را به چه بهایی به دست آورده اید و تا کی بناست با حرفهای غیر اخلاقی و بی اساستان و با سر و صدا راه انداختن، ملت را به بازی بگیرید؟ چند استاندار، فرماندار و دهیار و... را در اهداف خود وارد کرده اید و در نهایت، همه شما در آن دنیا چه خواهید کرد؟
آقای روحانی ما گله داریم و هر چند ما را خشونت طلب خواندید اما خشونت و آشوب خیابانی را هرگز از ما نخواهید دید. ما اعتراض خود را قانونی اعلام می کنیم و اگر نتیجه داد که چه بهتر، اگر هم ظاهرا در این 4 سال نتیجه نداد و شما همچنان رئیس جمهور ما باقی ماندید، شما و همه خیانتکاران به رأی و شعور ملت را به خدا و شهدا می سپاریم که خداوند احکم الحاکمین است و محکمه خون شهدا محکمه عدلی است که همگان را در آن به محاکمه می کشند.
ان شاءالله با حضور حداکثری در انتخابات و رأی به حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی اجازه نخواهیم داد مظلومیت شهید بهشتی تکرار شود.
هر چه فکر میکنم چهار سال قبل که آقای روحانی به مردم وعده 100 روزه و باز شدن درهای بسته رو با کلید داد، کار خاصی برای کشور نکرد، چه رسد به الان که حداقل وعده هم نمی ده. البته تخریب دیگرانی که وعده میدن و تخریب وعده ها رو در تبلیغات امسالشون می بینیم.
آدم شک می کنه که اینجا سطح زرنگی بالاست یا سطح فریبکاری! چطور دادن وعده های عجیب و غریب که الان خودشون هم منکرش می شن، 4 سال قبل مشکلی نداشت، اما الان ایراد داره!
درباره حقوق های نجومی و مفاسد هم که یا چیزی نمی گن یا خیلی کم صحبت می کنند، گویی اصلا اتفاقی در این زمینه رخ نداده! خدا عاقبت همه ما رو بخیر کنه...
مدتی است که مشغولیات و روزمرگی ها مانع نوشتنم شده است.ضمن تبریک سال جدید اولین یادداشت امسالم را به بهانه پخش فیلم بادیگارد از شبکه افق برای بادیگارد و شهدا می نویسم...
به نظر می رسد بر سیما تکلیف است که هر از چند گاهی و نه فقط در هفته های خاص همانند هفته دفاع مقدس، فیلم هایی پخش کند که مروج و مبلغ فرهنگ ایثار و شهادت باشد; آن هم فیلم های قوی و فاخر... یاد و خاطره شهدا هرگز نباید از زندگی ما محو شود و حتی نباید در زندگی مان کمرنگ گردد که اگر اینگونه باشد، ضرر می کنیم و روز به روز بیشتر غرق در دنیا و دنیازدگی می شویم.
ما همه مدیون و شرمنده شهداییم; چه شهدای هسته ای و چه شهدای جنگ تحمیلی و چه شهدای بادیگاردی که جان عزیز و گرانقدرشان را فدای نظام و ارزشهای اسلام کردند...
خوب است برای خودمان برنامه ریزی کنیم که اگر سیما و سینمای مان هم کوتاهی کردند و بودجه و وقت مردم را بعضا" صرف برنامه های بیهوده وباطل و نه شهدا کردند -که البته در محضر خدا و شهدا قطعا توجیهی برای این کم کاری ها وجود نخواهد داشت - خودمان دست به کار شویم و برای خود فکری کنیم. به مزار شهدا و یادمان هایشان برویم، هر از چند گاهی فیلم ها و برنامه هایی که درباره شهدا هستند را ببینیم. در یادواره های شهدا شرکت کنیم و...
یاد شهید آوینی بخیر که هرگز اجازه نمی داد صدای شهید محمدابراهیم همت از ذهن و خاطرش پاک شود.