مدتی است که نقش و جایگاه بازیگران، ذهن مرا به خود مشغول کرده است. با خود می اندیشم که آیا این قشر هم از اهمیت نقش خود و الگو آفرینی شان بویژه برای نوجوانان این مرز و بوم اطلاع دارند یا نه. اینکه نوجوانی نقشی را در فیلمی می بیند و شیفته آن می شود و چند روز بعد کنجکاوانه در مجلات، روزنامه ها، اینترنت و ... به دنبال کشف اطلاعات تازه ای درباره بازیگر آن می رود و در این هنگام تازه با واقعیت جدیدی مواجه می شود و آن این است که این شخص لزوماً آن کسی نیست که در فیلم بوده و نشان داده شده است. و اینجاست که تناقضان زیادی پدید می آید. بازیگری که به دلیل استفاده از هنرش و موقعیتی که رسانه در اختیار او گذاشته، محبوب تعداد زیادی از مردم شده، اینک با چهره ای کاملاً متفاوت در بین ایشان ظاهر می شود و در اکثر موارد، حتی ظاهرش هم با معیارهای اسلامی و ارزش های دینی مطابقت ندارد. و جنبه ی تأسف برانگیز قضیه از آنجا آغاز می شود که گاهی از اوقات، ظاهراً بیش از نقش مثبت بازیگر و وجهه ی مذهبی او در فیلم ها، زندگی واقعی و احتمالاً رفتار غیر مذهبی اش، الگوی نوجوانان ما می شود. و بدین گونه بازیگران دانسته یا ندانسته اشاعه گر مدل زندگی خود در بین جوانان و نوجوانان می شوند. که در این صورت، اگر بر زندگی اصلی شان، خدا و عمل به دستورات دینی و الهی حاکم باشد مروج دین و تقویت کننده ایمان و حتی شکل دهنده ی باورهای مذهبی دوستداران خود می شوند و در غیر این صورت آنان را نیز با خود به ورطه ی بی توجهی به اصول دینی و اعتقادی سوق می دهند .
و بهترین مصداق سخنانم -از منظر مثبت و خداپسنده ی آن- در این روزها، خانم الهام چرخنده است. او که با محبتی مثال زدنی، در روز میلاد امام علی (علیه السلام)، ارادت خود را به مقام معظم رهبری(مدظله) اعلام می کند؛ در مقابل فشار بیگانگان و نااهلان نسبت به این عملش، می ایستد و در جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه ی معصومه(سلام الله علیها)، حجاب چادر را برمی گزیند.
به راستی این کار ارزشی و خداپسندانه کجا و اینکه بازیگری در نقشی مثبت و با حجاب مناسب در فیلمی بازی کند و در زندگی واقعی اش به ارزش های دینی پایبند نباشد کجا! – متأسفانه برخی از بازیگران زن بعد از بازی در فیلم ها، چنان با حجاب نامناسب در جلوی دوربین یا جشن ها و... ظاهر می شوند گویی می خواهند به مبارزه با حجاب و ارزش ها بروند و این را به مخاطب خود هم القا نمایند و هر طور شده این مسئله را به مخاطب خود بفهمانند که با آن شخصیتی که در فیلم ها دیده اند، متفاوتند!- شاید هم گمان می کنند چون هنرمندند باید متفاوت از دیگران باشند آن هم تفاوتی اینگونه و یا اینکه، تنها به بازیگری به عنوان یک حرفه می نگرند و به تأثیری که روی مخاطب می گذارند واقف نیستند و یا این مسئله اصلاً برایشان اهمیتی ندارد.
کاش هنرمندان و بازیگران ما با ارزش های اسلامی انس بیشتری بگیرند و به مبانی اعتقادی و اخلاقی پایبندی بیشتری نشان دهند و همچنین بر نقشی که در علاقه مندسازی افراد به آموزه های دینی دارند، بیش از این واقف باشند. حتماً خودشان هم به این باور رسیده اند که هر کاری که ارزشی و الهی نباشد و با باور قلبی صورت نپذیرد جاودانه نمی شود، هر چند شاید چند صباحی سر و صدایش در جهان هم بپیچد.
و کار الهام چرخنده بدون شک از آن سری کارهایی است که جاودانه خواهد ماند و انشاءالله که مهر قبولی حضرات معصومین(علیهم السلام) هم بر آن بخورد....
خانم چرخنده - سمت چپ- در عیادت از مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
ظاهراً این روزها دانشگاه آزاد هم برای خود مملکت مستقلی شده است؛ آزادتر از همیشه. هر چند قبلاً هم برای خودش حکومتی می کرد! اما این روزها قضیه شدت بیشتری یافته است و مثل اینکه مسئولینش خیلی آزادتر و غیر قانونی تر از قبل فعالیت می کنند . از لایحه عجیب و مسئله دار چند ماه قبل که بر خلاف قانون دانشگاهها، از مسئولین حراستشان خواستند که کاری با افراد بی قید و بی حجاب نداشته باشند که بگذریم - که علی رغم مخالفت بسیاری از علما و مردم ظاهراً همچنان در شرف اجراست و تکلیف درستی یا نادرستی و بودن یا نبودنش درست و حسابی حل نشد-. شهریه این دانشگاه هم برای خود معضلی شده است. از همان اول که مبلغش زیاد بود؛ حالا دیگر طبق سلیقه و تشخیص مسئولین و بدون اینکه نیاز به تصویب قانون و یا اصلاح قانون قبلی باشد، مقدار شهریه ثابت آن هم افزایش یافته است! و البته در زمینه عوض کردن و عوض شدن رؤسا و مسئولین هم که وارد عمل شده است. راستی آیا هیچ واحد نظارتی جهت نظارت بر تطبیق فعالیت های این دانشگاه با قانون و الزام آن به قانونمداری وجود ندارد؟ چرا؟! و اگر چنین نهادی وجود دارد چرا تا این اندازه کوتاهی و تا کی قرار است شاهد قانون گریزی مسئولین این دانشگاه باشیم؟!
این روزها که حضرت آقا در بیمارستان هستند به یاد این خاطره - که قبلاً در قطعه 26، به قلم حسین قدیانی خوانده بودم- افتادم:
" ایام فتنه 88 دوست و همسنگر پدرم، حاج اصغر آبخضر می گفت: «دیشب خواب پدرت را دیدم.همان لباس خاکی جبهه تنش بود. همان «یا زیارت یا شهادت». طبقه چندم ساختمانی بودیم.از پنجره، درگیری های خیابان را نشان اکبر دادم و گفتم: «آخر این معرکه چه می شود؟!»عکس روی دیوار* را نشانم داد و گفت: «با وجود این مرد، انقلاب اسلامی از پس همه فتنه های ریز و درشت قبل از ظهور برمی آید.ما شهدا، هوای این مرد را داریم. مثل امام، دوستش می داریم.ما به کنار، «علمدار کربلا» هم عجیب هوای این مرد را دارد. عجیب دوست می دارد این مرد را.هر وقت شما می گویید؛ «ابالفضل علمدار! خامنه ای نگهدار»،سقای عاشورا به همه ما شهدا آماده باش می دهد». *عکس روی دیوار، یکی از تصاویر«آقا» بود در مسجد مقدس جمکران… اون عکس عمودی"
رهبر معظم انقلاب(مدظله):...امروز سلطهگران در همه جای دنیا - هر جایی به تناسب - در فکر سلطه فرهنگی ند؛ یک نمونهاش هم همین ماهواره است که حالا باز هم میبینم بحث ماهواره را مطرح کردهاند. این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنآوری ماهوارهپیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم! این منطق، منطق صحیحی نیست. آن کسی که این منطق را مطرح میکند، باید بگوید برای جلوگیری از آن، چه کار تازهای باید کرد. این منطق و استدلال، اینگونه باید نتیجه بدهد. البته دشمن فنآوری را پیشرفته میکند. در مقابل، شما باید فکر کنید که با تطوّر و پیشرفت فنآوری ماهواره، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید تا از نفوذ ماهواره جلوگیری کنید. اما این استدلال، که چون دشمن پیشرفت میکند، پس ما بیاییم هر مانعی را از جلوِ راهش برداریم، منطقی نیست. این مانع، علیالعجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهای ما پیش آمده، آن وقت بگوییم، ما که نمیتوانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید، شاید پیروز شدید. این چه حرفی است؟! قانون ممنوعیت ماهواره - که مجلس شورای اسلامی، چند سال قبل از این، آن را تصویب کرد - یک قانون کاملاً درست و بجا بود. حدّاقلش این است شما توانستهاید چند سال این نفوذ را به عقب بیندازید و انشاءاللَّه باز هم خواهید توانست.(78/6/28)
***
آقای رئیس جمهور:...بعدها غصه دیگری شروع شد که با ماهوارهها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیونمان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت میماند. آمدیم و در پشت بامها و بالکنها با آن مبارزه کردیم، اما تاثیری نداشت اما نه ایمان مردم پر زد و نه هویت مردم از دست رفت...(93/6/27)
***
گفتنی است آقای رئیس جمهور به مناسبت های مختلف و در جلسات متفاوت - با ربط یا بدون ربط- هر از چندگاهی موضع خود درباره ماهواره را تکرار می کنند اما در این نوشته به نقد همین سخن اکتفا می شود.
اصولاً حرف زدن و اظهار نظر کردن راحت است اما مسئله اصلی اینجاست که سخن باید مستدل و مستند باشد. واقعاً آقای رئیس جمهور بر چه اساسی چنین ادعایی کرده اند که در اثر تماشای برنامه های ماهواره ایمان مردم بر باد نرفته است؟ یعنی ایشان که از طرفداران واقع بینی هستند افزایش بی عفتی و بی بند و باری در جامعه، افزایش طلاقها، کاهش غیرت و رغبت افراد نسبت به مسائل دینی، تنزل جایگاه علما و روحانیت در بین مردم، گرایش افراد به سبک زندگی غربی و ... را نمی بینند و از آن مطلع نیستند یا نمی خواهند که آن را ببینند؛ و یا اینکه اصولاً اینها را جزء آثار و عوامل مخرب ماهواره بر زندگی مردم ما نمی دانند و شاید هم به نظر ایشان الان ایمان همه مردم ما در سطح بالایی قرار دارد و نیازی نیست که بستر سازی بیشتری جهت افزایش ایمان مردم انجام شود. در غیر اینصورت خوب است کارگروهی تحقیقاتی تشکیل دهند تا علی رغم گزارشات آماری پیشین، ادعای ایشان یا بالعکس مخالفینشان در این موضوع به اثبات برسد و دیگر نیازی نباشد هر روز به هر بهانه ای خودشان یا منتقدان را به زحمت بیندازند تا از ماهواره بگویند و بنویسند.
البته در این راستا چند نکته دیگر هم قابل تأمل است: چرا با وجود بیانات صریح رهبر معظم انقلاب(مدظله) درباره قانون ممنوعیت ماهواره آقای رئیس جمهور یا برخی دیگر از مسئولین روز به روز بیشتر در صدد هستند تا آزادی بیشتری برای استفاده از این قبیل رسانه های مجازی فراهم آورند؟ آیا ایشان تاکنون نظر مقام معظم رهبری و یا مراجع تقلید درباره استفاده از ماهواره را خوانده اند و یا حداقل تلاشی برای دانستن آن کرده اند؟ مگر نه اینکه همواره دم از ولایتمداری، حرکت در چارچوب قانون و اصول و ارزش های اسلامی می زنند. و دیگر اینکه چرا دشمن روز به روز بر تعداد شبکه های ماهواره ای- بویژه فارسی زبان- می افزاید و شبکه های ما را تحریم می کند و در مقابل عده ای از مسئولین ما هر روز اصرار دارند که راه را برای توطئه های فرهنگی دشمن بیش از پیش باز کنند و به سوی جهانی شدن مدنظر آمریکایی ها گام بردارند؟ ناگفته نماند که برخی از شبکه های ماهواره ای نیز از این موضع آقای رئیس جمهور استقبال کرده اند.
*********************************************************************
در این بخش استفتاء مراجع معظم تقلید درباره استفاده یا عدم استفاده از ماهواره نوشته می شود:
1- آیت الله خامنه ای(مدظله):
کتاب استفتائات، سوال 1213- آیا خرید و نگهدارى و استفاده از دستگاه گیرنده برنامه هاى تلویزیونى از ماهواره جایز است؟ و اگر دستگاه گیرنده مجانى به دست انسان برسد چه حکمى دارد؟
جواب: دستگاه آنتن ماهواره اى از این جهت که صرفا وسیله اى براى دریافت برنامه هاى تلویزیونى است که هم برنامه هاى حلال دارد و هم برنامه هاى حرام ، حکم آلات مشترک را دارد . لذا خرید و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده هاى حلال جایز است. ولى چون این وسیله براى کسى که آن را در اختیار دارد زمینه دریافت برنامه هاى حرام را کاملا فراهم مى کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرى را نیز در بر دارد، خرید و نگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى کند و بر تهیه و نگهدارى آن در خانه اش مفسده اى هم مترتّب نمى شود . لکن اگر قانونى در این مورد وجود داشته باشد باید مراعات گردد.
2- آیت الله فاضل لنکرانی(ره):
کتاب استفتائات- جلد اول- سؤال 1001 :آیا خرید و نصب آنتن هاى ماهواره اى در منازل جایز است؟ و ثانیاً استفاده افراد از برنامه ها چگونه است؟ و ثالثاً آیا منع کودکان از دیدن برنامه ها، مجوّز تهیه و نصب آنتن و استفاده بزرگترها (پدر و مادر) مى باشد یا خیر؟
جواب: اولا، با توجه به آنچه مطّلعین اظهار مى دارند برنامه هاى ماهواره اکثراً موجب شیوع فحشا و منکر مخصوصاً در رابطه با نسل جوان مى باشد. لذا خرید و نصب آنتن هاى ماهواره اى جایز نیست.
ثانیاً، صرف استفاده از برنامه ها، اگر خارج از برنامه هاى فوق الذکر باشد و موجب انحراف اخلاقى و یا اعتقادى و غیره نباشد، مانعى ندارد.
ثالثاً، اگر استفاده بزرگترها در همان محدوده اى باشد که در جواب دوم ذکر شد، مانعى ندارد. ولى در عین حال عدم جواز خرید و نصب به قوّت خود باقى است.
3- آیت الله بهجت(ره):
کتاب جامع المسائل- آنتن ماهواره:
سوال 692- آیا آنتن ماهواره جزو آلات لهو است؟ خرید و فروش و استفاده از آن، چه حکمى دارد؟
جواب: با وجود فساد، استفاده از آن و خرید و فروش آن جایز نیست.
4- آیت الله مکارم شیرازی:
کتاب استفتائات- جلد اول- فصل 16- سؤال 616 ـ خرید و نصب آنتن هاى ماهواره اى در منازل چه حکمى دارد؟
جواب: آوردن این گونه وسایل در منازل که غالباً موجب فساد است جایز نیست و خرید و فروش آن حرام است.
5- آیت الله نوری همدانی:
سوال 453 - نگاه کردن و گوش کردن به برنامه های ماهواره چه صورت دارد ؟
جواب: در صورتی که موجب انحراف فکری و اخلاقی نباشد جائز است .
6-آیت الله سیستانی:
سوال: در مورد خرید و فروش ماهواره کمی توضیح دهید؟
پاسخ: معظم له نگهداری آن را به کسی که برخودش و یا برخی اعضاء خانواده اش مطمئن نیست که استفاده حرام از آن نبرد اجازه نمی دهد.
کتاب استفتائات-خرید و فروش-خ
سوال: با توجه به این که برنامه های ماهواره شامل برنامه های مفید وعلمی نیز هست، نظر حضرتعالی در رابطه با استفاده از ماهواره چیست؟
پاسخ: استفاده از برنامه های مباح آن اشکال ندارد.
کتاب استفتائات-ماهواره-م
7- آیت الله وحید خراسانی:
سوال 486 - آیا استفاده از آنتن ماهواره برای مقاصد مباح و شرعی چه حکمی دارد؟ (با توجه به اینکه اینجانب یک محقق هستم و درباره مسیحیت و یهودیت تحقیق میکنم)
جواب: در فرض سؤال در صورتی که خوف انحراف عقیده یا سستی در مسائل شرعی نباشد و یا ارتکاب حرام برای دیگران نیز پیش نباید، اشکالی ندارد.
(استفتاء/13188) (منهاج 3/م 8)
8- آیت الله صافی گلپایگانی:
سوال- آیا خرید و استفاده از ماهواره جایز است؟
جواب: استفاده مشروع و مفید از آن اشکال ندارد ولی اگر معرض استفاده نامشروع و فساد اخلاق باشد جایز نیست. در این زمان که شرایط خاص رسانه ها و وسائل ارتباطی، صیانت اخلاقی و هویت اسلامی جامعه مخصوصاً نسل جوان را تهدید می کند همگان مخصوصاً بزرگان خانواده و عائله باید مراقبت نمایند که بستگان آنها به این خطر که از خطر اعتیاد زیان بارتر است مبتلا نشوند و حیات اخلاقی آنها محفوظ بماند.
استفتاء از سایت آیت الله صافی گلپایگانی
9- آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره):
کتاب استفتائات سئوال 1211 ـ آیا آنتن ماهواره جزو آلات لهو است ؟ خرید و فروش آن، چگونه است ؟
جواب: بسمه تعالى بر طبق مقررات نظام باید عمل شود , واللّه العالم .
سئوال 1624 ـ نگاه کردن به برنامه هاى ماهواره چه حکمى دارد ؟
جواب: بسمه تعالى چنانچه نگاه کردن آنها موجب تهیج شهوت بر حرام و ترویج فساد در خانواده باشد جایز نیست و در غیر این صورت بایدمراعات مقررات و قوانین شود، واللّه العالم .
رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت به مناسبت هفته دولت با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند. رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار طی سخنانی با اشاره به خدمات با ارزش دولت یازدهم در یک سال گذشته، 15 توصیه را نیز خطاب به دولتمردان مطرح کردند. این 15 توصیه در ادامه مرور شده است:
1. کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم و پرهیز از حاشیهسازیها
2. حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت
باید مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعیین سخنگو هم این است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود.
3. پرهیز از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی
جناحبندیهای سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد زیرا این کار موجب دل زدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه میشود.
4. عبور دولت از جناح بندیها در مسائل سیاسی
علائق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند.
در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.
مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسهی رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.
5. رعایت سعهی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه
آقای رئیسجمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیرمنصفانه هستند.
لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آنکه هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود اینگونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد.
انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بیآبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاً غلط است.
پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود.
ایشان با تأکید بر اینکه انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود.
6. رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاستهای دولتهای گذشته
همواره دولتها نسبت به دورههای گذشته خود منتقد بودهاند که ایرادی هم ندارد اما این انتقاد نباید حالت اغراقآمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیهی مردم تأثیر بد میگذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن میکند.
اگر در این اظهار نظرها بیانصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بیانصافی خواهد شد. اگر برخی سیاست ها یا عملکردهای دورهی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است.
7. موضعگیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقهای و بین المللی
موضع گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری ها و دخالت های امریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد.
موضع گیری صریح و شفاف درخصوص این مسائل شاکله کلی نظام اسلامی و عقبه راهبردی نظام در میان ملتها را حفظ خواهد کرد.
8. ادامه پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکتهای دانش بنیان و نقش تعیین کننده تحقیقات کاربردی و تحقیقات بنیانی
9. پشتیبانی از طرح نظام سلامت
باید این طرح پشتیبانی شود و ادامه یابد، ضمن آنکه مراقبت شود برخی تصمیم ها، این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.
10. تکیه بر توان و ظرفیتهای داخلی و حمایت از تولید
کلید رونق اقتصادی که مورد تأکید رئیس جمهور محترم نیز است، مسئله تولید است. باید با استفاده از ظرفیت های فراوان داخلی، تولید را به حرکت درآورد تا رونق اقتصادی و افزایش صادرات غیرنفتی محقق شود.
دولت باید بسته سیاستهای اقتصادی خود را با سیاستهای اقتصاد مقاومتی تطبیق دهد و مواردی را که غیرمنطبق با این سیاستها است، حذف کند.
ایشان، تثبیت قیمت ارز و کنترل تورم را از اقدامات با ارزش دولت در یکسال گذشته برشمردند و افزودند: نباید به این اقدامات بسنده کرد زیرا این موارد، قدمهای اول هستند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از مشکلات جدی کنونی کشور را بنگاه داری بانک ها دانستند و تأکید کردند: دولت باید این موضوع را بطور جدی پیگیری و حل کند زیرا بانکها باید در خدمت تولید باشند و اگر در خدمت تولید قرار گیرند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
11. توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها
صنایع بخش کشاورزی، یکی از بخشهای راهبردی است که در همه کشورها به آن کمک ویژه می شود و دولت باید به بخش کشاورزی مساعدت ویژه ای داشته باشد. راه توسعه روستاها، ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها است.
12. اهمیت ویژه بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغالزایی این بخش
13. پرهیز از واردات بیرویه و تاثیر منفی آن بر تولید داخلی
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه موضوع واردات، فقط از طریق تعرفه حل نخواهد شد، افزودند: دولت باید درخصوص واردات کالاهای غیر ضروری و تجملی سخت گیری بیشتری انجام دهد و اِعمال قدرت کند.
14. حل مشکل آب کشاورزی
حضرت آیت الله خامنه ای ضمن تأیید سیاستهای وزارت نیرو درخصوص آب، گفتند: یکی از راه حل های جدی برای مشکل آب در کشور، صرفه جویی در آب کشاورزی از طریق استفاده از شیوه های نوین آبیاری بویژه آبیاری تحت فشار است.
15. توجه جدی برای تکمیل مسکن مهر
اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار بطور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.
ضمن احترام به تمامی مردم و مسئولین دلسوز و متدین این منطقه از کشور این نوشته را درباره آن دسته ای که این ویژگی ها را ندارند یا روز به روز بر بی تفاوتی شان افزوده می شود، می نویسم...
بعضی وقتها با خودم فکر می کنم که چقدر این منطقه از کشور آزاد است! آزادی ای که گاهی اوقات حد و مرزی نمی شناسد! اینقدر آزادی هم واقعاً نوبر است و البته قابل تأمل و تأسف! اگر دقت کرده باشید اکثراً حتی جشن هایی که به مناسبت اعیاد مختلف مذهبی و یا ملی در این جزیره برگزار می شود و ما از تلویزیون شاهد آن هستیم از لحاظ چهره ها و موسیقی ها و... متفاوت است با دیگر جشن ها و مراسم سرزمین اسلامی مان. گویی بعضی وقت ها همگان چه مسئولین و چه مردم در آنجا مجوز آزادی از خیلی چیزها را می گیرند... انگار جایی برای باز شدن عقده ها پیدا شده باشد. عقده های غربزدگی، بی بند و باری، بی حیایی، خواندن های بیخودی و خلاصه زندگی به سبک لهو و لعب!
هر چند بعضی از این مناطق به اصطلاح آزاد از این نوع - هر چند اسم آزاد رویش نباشد- در نقاط دیگر کشور هم یافت می شود و گویی کنترل آن از دست مسئولین هم خارج شده است و یا به عمد کنترل و نظارت بر آن را به عهده نمی گیرند. مثلاً همین نقاط شمالی و سواحل دریای خزر. در بعضی مناطق، گویی در کنار دریا، مسئله محرم و نامحرم فراموش می شود و ... و با وجود این اوضاع مسلم و طبیعی است که متدینین جامعه رغبتی به حضور در این تفرجگاهها نداشته باشند و یا سفری را که با هزار امید و آرزو و برای کسب آرامش روحی و روانی عازم آن شده اند، به کامشان زهر شود.
واقعاً چرا در کشور اسلامی ما برخی از مناطق دیدنی و تفریحی به مکان های تولید و ترویج گناه و بی حیایی تبدیل شده است و کار فرهنگی مطلوب و مؤثری برای بهبود وضعیت آن برداشته نمی شود؟ آیا خدای این مناطق با خدای دیگر مکان ها متفاوت است و در اینجا تکلیف از دوش افراد برداشته می شود؟! آیا صرفاً به دلیل بی جنبه بودن عده ای، دیگران باید از نعمت تفریح در فضاهای دیدنی و خوش آب و هوا محروم شوند؟-هر چند این محرومیت اختیاری باشد- آیا حداقل امسال که سال فرهنگ نام گذاری شده، در این مکان ها عزمی ملی و مدیریتی جهادی برای اصلاح وضع موجود انجام شده است؟ یا اکثریت خود را به خواب زده اند، همراه جمع شده اند و از این خواب زدگی و لذت گرایی ها لذت می برند؟!
پنجشنبه شب گذشته در برنامه دیروز امروز فردا موضوع فرهنگ و مسائل فرهنگی مطرح شد که البته با توجه به اینکه در سال فرهنگ هستیم مسئله ی تازه ای نیست و حتماً باید بیش از این به آن پرداخت. نکته قابل توجه این است کهکارشناسی که در این برنامه تفکر اکثریت دولتمردان کنونی کشور را مطرح نمودند، در سخنان خود همان رویه ی همیشگی ایشان را پیموده و همچنان معتقد بودند که لازم نیست دولت در مسائل فرهنگی ورود پیدا کند و مردم ما خوبند و...
در اینکه ما بهترین مردم را داریم شکی نیست ولیکن سئوال اینجاست که چرا هر جا مبحث دفاع از فرهنگ اسلامی و فرهنگ مطرح می شود ما یادمان می افتد که بهترین مردم را داریم؟ آیا این خود به نوعی فرافکنی محسوب نمی شود؛ چرا با این فرافکنی ها خود را تبرئه کرده و از انجام وظیفه اصلی مان شانه خالی می کنیم؟ چه کسی ضمانت کرده که مردم ما قرار است تا ابد خوب بمانند و مبانی اسلام را قبول داشته باشند؟ همین الان هم تفاوت بین نسل ها را بین عده ای- هرچند محدود- به خوبی مشاهده می کنیم. تفاوت بین پدر و مادری که بسیاری از مبانی و اصول اسلامی را پذیرفته اند و فرزندانی که تحت تأثیر فضای مسموم کنونی بسیاری از اعتقادات اسلامی را قبول نداشته و یا در آن تردید دارند و آن هم در حالی که اصلاً ضرورت اصلاح عقایدشان را درک نکرده اند و چه بسا روز به روز بیشتر دلباخته و مقلد فرهنگ غرب شوند.
به راستی چرا عده ای از مسئولین کنونی ما هنوز باور ندارند که تهاجم فرهنگی خیلی جدی تر از آن است که می اندیشند و باید برای مقابله با آن خیلی بیش تر و بهتر از این وارد عمل شد؟ چطور است که دشمن هر ترفند و هزینه ای را برای ریشه کن کردن فرهنگ اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) متحمل می شود و ما حاضر نیستیم برای دفاع از آن از مال، اعتبار و موقعیتمان استفاده کنیم؟ چرا وقتی پای دفاع از فرهنگ و یا اجرای یک قانون فرهنگی به میان می آید قانون مداری یادمان می رود و فرهنگ سازی در این زمینه را به مردم محول می کنیم؟ به عنوان مثال واقعاً اگر ما بعد از تصویب قانون حجاب و عفاف آن را اعمال می کردیم آیا امروز، وضع کنونی حجاب و عفاف در کشور ما همین گونه می بود؟ چرا هنگام اجرای قوانینی همانند قوانین راهنمایی و رانندگی، نمی گوییم مردم ما خوبند پس نیازی به اعمال قانون نیست؟! و در قضایای فرهنگی که آسیب های کم کاری و یا بی مبالاتی در آن به مراتب بیشتر است خودمان را کنار کشیده و با توجیه ها و بهانه های مختلف مسئولیت های مان را نادیده می گیریم؟ جالب تر اینکه بودجه خاصی هم به نهادهای فرهنگی -به ویژه نهادهای فرهنگی غیر دولتی- اختصاص نیافته است که حداقل این باور را در مردم به وجود آورد که آری اگر مسئولین مسئولیت های فرهنگی را به ما محول می کنند زمینه فرهنگ سازی -البته فرهنگ اسلامی- را هم قبل از آن فراهم کرده اند.
و چقدر تأسف و تأمل برانگیز است که نماینده دولت در این برنامه حرف از مردمی کردن فعالیت های فرهنگی زدند و در عین حال بارزترین و مؤثرترین فعالیت مذهبی و خودجوش مردمی یعنی عزاداری در عاشورا و ایام محرم را زیر سئوال برده و به آن هم ایراد گرفتند. به راستی تا چه اندازه بین دیدگاه ایشان و دیدگاه امام راحل و عظیم الشأن فاصله است آنجا که فرمود: "این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است"
نهضت سهل انگاری در مسائل فرهنگی از سوی مسئولین همچنان ادامه دارد و ایشان به جای اینکه به فکر مسمومیت زدایی از فضای کنونی باشند، مسمومیت را پذیرفته اند و از مردم انتظار دارند که خودشان خود را در برابر آن واکسینه کنند. متأسفانه استدلالهای بی منطق ایشان هم همچنان مطرح می شود؛ اینکه هر بار به سال های اول انقلاب و عملکرد آن دوران و بعضاً حتی به سال های قبل از آن اشاره می کنند که مردم ما چگونه دین خود را در آن شرایط حفظ کرده اند. اصلاً مشخص نیست که این استدلال های مشابه و بی معنی بر چه اساسی مطرح می شود. یعنی واقعاً ما بعد از سی و پنج سال از انقلابمان، بعد از این همه سختی و مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی و مهم تر ار همه ی اینها بعد از نثار خون هزاران شهید حال باید چنین مقایسه و استدلال هایی را به کار بریم؟ اگر این طرز تفکر درست باشد باید پرسید پس اصلاً چرا ما انقلاب کردیم؟ و شاید بهتر این باشد که از آنان که مسائل را اینگونه مطرح می کنند بپرسیم که اگر شما قصد ندارید کاری کنید تا کشور از لحاظ اسلامی پبشرفت کند و فضایی پاک، امن و عاری از گناه بر آن حاکم شود آیا بهتر نیست در این نظام مسئولیت قبول نکنید تا بیش از این مدیون آرای مردم و خون شهدا نشوید؟
در این قسمت بخشی از سخنان حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در تشریح روش تزکی? مردم توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می شود تا ضرورت اجرای قوانین اسلامی توسط دولت اسلامی بیش از پیش تبیین گردد :
- معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ ابتدا باید ببینیم مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟
- مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم میکند. بحثهای اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح میشوند.
- با یک قانون در یک جامعه آنقدر میشود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آنقدر میشود اصلاح کرد که با هزار توصی? اخلاقی و کار فرهنگی نمیشود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.
- تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است. و اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد
- پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة» یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از دهها سال عبادت، برای جامعه پاککنندهتر است. همینمقدار معنویتی که امروز در جامع? ما هست، صدق? سر همین مقدار قوانینِ اسلامیای است که الان در جامع? خود داریم.
- اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربار? آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربار? آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصی? اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
- در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کردهاند.
- ما حکومت اسلامی را برای اسلامی شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی میخواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمین? فساد را از بین میبرد.
- حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرص? سیاسی میگویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل میشود. کمااینکه اگر سر چهارراهها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل میکند.
- مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم میتوانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمیکند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بیقانونی است.
ماه مبارک رمضان تمام و دوباره سور و ساط عروسی به پا شد. انگار یه عده منتظر بودند زودتر این ماه عزیز تموم شه تا مجوزی برای مراسم های عروسی شون داشته باشند. البته بیشتر برای عروسی هایی که قراره گناه هم چاشنیش بشه یا نه برای عروسی هایی که اصلاً امکان نداره بدون گناه برگزار شن! امروز تو محله ما عروسی بود. صدای موسیقی و ترانه های مخصوص عروسی همه کوچه، حیاط خونه ما و خونه همسایه های اطراف رو پر کرده بود. - نمی دونم چرا همه اصرا دارند هر جور شده بقیه رو تو اینجور شادی هاشون شریک کنند. ظاهراً از عروسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام علی (علیه السلام) تنها همین یک قسمتش یادشون مونده و فقط همین رو عملی می کنند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از خانم ها خواسته بودند شادی کنند و کلاً جوری مراسم عروسی برگزار بشه که بقیه هم خبر دار شن؛ هرچند صدها هزار حیف که کیفیت سر و صدا و شادی عروسی دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) یادشون نمونده یا شاید اصلاً پیگیرش نبودند ببیند چی بوده! بماند که صداهای تکبیر کجا و صدای گوشخراش و آزاردهنده موسیقی های غیر مجاز و خواننده های بی دین و بی قید کجا! عده ای هم که اصلاً تو این وادی ها نیستند و فقط عادت کردند وقتی خیلی خوشحالند سر و صدا کنند و براشون مهم نیست که شاید کنار دستی شون عزادار باشه، مریض داشته باشه یا دلش بخواد پاک و سالم زندگی کنه و اجازه شنیدن هر جور شادی رو از خداوند متعال نداشته باشه و عرصه رو برای گناه و گناهکار باز بذاره.
البته راستش ما اصلاً دوست نداشتیم تو این شادی شریک شیم و عروسی هم نرفتیم؛ اما صدای بلند موسیقی و ترانه واقعاً اذیتمون می کرد. برای همین تصمیم گرفتیم از مأمورین نیروی انتظامی کمک بخوام تا بیان و تذکر لازم رو به صاحب مجلس بدن و ازش بخوان که موجبات آزار همسایه هاش رو فراهم نکنه. دفعه اولی که به 110 زنگ زدیم ازشون خبری نشد ولی خوب صدا واقعاً هر لحظه بلندتر می شد و مدتش هم طولانی شده بود، برای همین دوباره تماس گرفتیم. این بار البته مأمورین محترم اومدند و تذکردادند. اونا کارشون رو- هر چند با تأخیر و تعلل- انجام دادند، ما هم وظیفه مون رو؛ برای همین حداقل خیالم راحت بود که پیش خدا مؤاخذه نمی شم که چرا وقتی شاهد انجام گناه بودم به بهونه اینکه حالا یک شبه و نه هزار شب، بی تفاوت ننشستم و حداقل کاری که از دستم برمی اومد رو انجام دادم. هر چند یک عده هم من رو سرزنش کردند که این چه کاری بود انجام دادی و حالا مگه فایده ای هم داشت! الان البته بحث من سر تأثیر داشتن یا نداشتنش نیست. بلأخره یا امر به معروف و نهی از منکر رو قبول داریم و یا نه! که اگه معتقد بهش باشیم و بدونیم که مثل نماز و روزه جزء فروع دینمونه حتماً بی تفاوت نمی نشینیم و کاری برای اصلاح وضع موجود می کنیم. بعلاوه من اینجا واقعاً احتمال تأثیر دادم به خاطر همین هم دست به کار شدم هرچند ظاهراً کم کردن صدا فقط وقتی بود که مأمورین نیروی انتظامی حضور داشتند.
و اما چند مسئله: چرا این روزها باب شده که صدای مناجات و ... از مسجد بلند نشه اما صدای ترانه و موسیقی و... گاهی اوقات یک محله رو بر می داره و هیچ کس هم نمی تونه جلوی اون رو بگیره؟ مگر اذیت همسایه جایزه که یک نفر تا هر وقت بخواد صدای سر و صدا از خونه ش بلند شه و حتی بعد از تذکر مأمورین پلیس 110 هم، دوباره عملش رو ادامه بده و اصلاً این چه تذکریه و چه پشتوانه ای داره که اینجور بی تأثیره؟ جالب تر اینکه بعضی وقتها اصلاً توجهی به اعتراضات و یا شکایات نمیشه و مسئولین می خوان که شکایت رو کتبی بنویسیم و به دادگاه ببریم تا شاید تأثیر بذاره! حالا یکی نیست بپرسه آخه با این وضعیت -و اون هم در مراسمی که عمدتاً شب برگزار می شه یا برای هر مسئله خلاف شرعی که شاهدش باشیم، اصلاً وقتی برای شکایت باقی می مونه؟! مگه شب ها دادگستری بازه و شب و روز، با این همه بروکراسی اداری برای نوشتن متن شکایت و ... اصلاً مراسمی یا صحنه جرمی باقی می مونه؟! مگه قراره مثلاً پلیس شب عروسی و ... وارد خونه صاحب مجلس بشه و اون رو دستگیر کنه که چنین چیزی از مردم می خوان؟ و گاهی از مردم خواسته شده که حتماً شکایتشون رو رسمی بنویسند تا بعد پیگیری بشه؟ بعضی وقتها هم می خوان که حتماً طرف خودش رو معرفی کنه! خلاصه این روزها این قدر پیچ و خم های زیاد برای نظارت مردمی و رسیدگی به شکایات مردم وجود داره که خیلی ها به خاطر همین اساساً قید شکایت کردن رو می زنند. شاید هم این همه پیچ و خم و باید و نباید برای همین گذاشته شده که دیگه کسی حوصله و یا جرأت طرح اعتراض یا شکایتش رو نداشته باشه! والله اعلم.
گذشته از همه اینها، کاش مردم باور کنند که آرامش واقعی تنها در سایه عمل به دستورات دین حاصل می شود و خدای ماه مبارک رمضان در تمام ماه ها ناظر اعمال مان است.
سامانه پرداخت الکترونیکی کمک به مردم غزه (اتحادیه بین المللی امت واحده)
http://unified-ummah.com/payment-qods.php